معرفی کتاب بانو در آینه
کتاب بانو در آینه مجموعهای است که تمامی داستانهای کوتاه ویرجینیا وولف را شامل میشود. این داستانها از سوی بسیاری از منتقدین باارزش تلقی گشتهاند، زیرا به مدد این داستانها میتوان به دنیای پیچیده نویسندهای راه یافت که آثارش همچنان پر خواننده است. مجموعه بانو در آینه (A Hounted House) با بیست و دو داستان، تمام داستانهای کوتاه وولف را دربرمیگیرد. تعدادی از این داستانها در اولین مجموعه داستانیاش با عنوان «دوشنبه یا سهشنبه» در زمان حیات خود نویسنده به چاپ رسید و برخی دیگر در کتابی با نام «خانه اشباح» که توسط لئونارد وولف پس از مرگ ویرجینیا منتشر شد.
اما این داستانها کاملاً بیانگر دلبستگی و باور وولف به ضمیر ناخودآگاه و یا به تعبیری «جریان سیال ذهناند.» تخیل در این داستانها حضوری پررنگ دارد، تخیلی که به وضوح برای وولف نقشی اساسی داشته است. او که شیفتهی ادبیات و کتاب بوده، بهطوری که خود در خاطراتش میگوید: «اگر این بارقهی تخیل و دلبستگی به کتاب نبود من زنی کاملاً عادی بودم.» زنی که شاید بتوان گفت نوشتن دلیل زنده ماندنش بود. «اکنون میتوانم بنویسم، بنویسم و بنویسم. شادی ناب در جهان همین است.» داستانهای کوتاه وولف نمایندهی بارز جریان سیال هوشیاری و خودآگاه و زندگی درونی هستیاند. زبانی که وولف در داستانهای کوتاهش به کار میبرد بسیار شاعرانه است، زبانی که به مضمون نیز حال و هوایی شاعرانه میداد و در دوران خود او، به عنوان زبان غنایی، نکوهیده بود.
ا.ام.فورستر، نویسنده و منتقد همعصر ویرجینیا، میگفت که آثار وولف نه تنها پایانی شاعرانه که همواره آغازی شاعرانه دارند و به همین خاطر به موقعیت تغزلی خود دست مییابند. اما وقتی همین زبان شاعرانه با تخیل وولف و خلاقیت ناخودآگاه درمیآمیزد به داستانهایی بدل میشود که در نوع خود اگر نخواهیم بگوییم بینظیر اما بیتردید کمنظیرند. منتقدین امروز نیز در بررسی آثار وولف برای داستانهای کوتاه او بهعنوان طرحهای اولیهی رمانهایش ارزشی خاص قائلاند، زیرا به مدد این داستانها میتوان به دنیای پیچیدهی نویسندهای راه یافت که پس از گذشت سالها از مرگش، آثارش همچنان پرخوانندهاند و منتقدین به دنبال گشودن رمز و رازهای آنها هستند.
درباره نویسنده کتاب بانو در آینه
آدلاین ویرجینیا وولف (Adeline Virginia Woolf) بانوی رماننویس، مقالهنویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجستهای چون خانم دالووی ۱۹۲۵، به سوی فانوس دریایی ۱۹۲۷ و اتاقی از آن خود 1929 را به رشته تحریر درآورده است. وولف نویسنده رمانهای تجربی است که سعی در تشریح واقعیتهای درونی انسان دارد. نظرات فمینیستی وی که از روح حساس و انتقادی او سرچشمه گرفته، در دهه ششم قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد. وی در نگارش از سبک سیال ذهن بهره گرفته است.
ویرجینیا وولف نویسندهای است که با دقت و تیزبینی خاص خود، زوایای پنهان و عمیق روان انسان را کاوش میکند و در قالب داستانهای کوتاه خود به تصویر میکشد. او با استفاده از سبک سیال ذهن، توانسته است دنیای درونی شخصیتهایش را به شیوهای بدیع و منحصر به فرد به نمایش بگذارد. هر داستان در مجموعه بانو در آینه، جلوهای از تواناییهای خارقالعادهی وولف در ترکیب تخیل و واقعیت است. او در این داستانها، با زبانی شاعرانه و دلنشین، تجربیات و احساسات انسانی را به گونهای بیان میکند که خواننده نمیتواند از تأثیر آنها رهایی یابد.
ویرجینیا وولف در داستانهای کوتاه خود، با ایجاد فضایی خیالانگیز و گاه وهمآلود، مرز بین واقعیت و تخیل را محو میکند. او با قدرت بیان بینظیرش، خواننده را به سفری درونی و پر رمز و راز میبرد و او را با پیچیدگیهای ذهن و روان انسان آشنا میسازد. این مجموعه، نمایشی از هنر نویسندگی وولف و تعهد او به کاوش در عمق احساسات انسانی است.
فهرست مطالب کتاب
- پیشگفتار
- لکهى روى دیوار
- باغهاى کیو
- رمان نانوشته
- اشیاء جامد
- خانه اشباح
- دوشنبه یا سهشنبه
- گروه نوازندگان
- آبى و سبز
- در باغ میوه
- نگاهى به کالجى زنانه
- بانو در آینه: یک تصویر
- مهمانى شکار
- دوشس و جواهرفروش
- مردى که همنوعان خود را دوست داشت
- لباس نو
- لحظههاى هستى
- ارثیه
- با هم و جدا از هم
- نورافکن
- خطابه
- لاپین و لاپینوا
- انجمن
- ویرجینیا وولف و جهان مدرن
بخشی از کتاب
در اینجا بخشی از داستان “خانهی اشباح” از کتاب بانو در آینه را برایتان آوردهام:
هر ساعت که بیدار مىشدى، درى بسته مىشد. آنها از اتاقى به اتاق دیگر مىرفتند، دست در دست هم، این طرف چیزى را جا به جا مىکردند، آن طرف درى را باز مىکردند، تا یقین کنند، زوج شبح وار.
زن گفت «اینجا رهایش کردیم.» و مرد افزود «اما اینجا نیز.» زن زمزمه کرد «بالاى پلههاست»، مرد به نجوا گفت «و در باغ.» گفتند «آرام باشیم»، «وگرنه بیدارشان مىکنیم.»
اما هنوز خیلى زود بود، خیلی زود برای بیدار شدن. ماه از پشت ابرها بیرون آمد، به آرامی و به تدریج اتاق را روشن کرد. شبحها حرکت میکردند، زیر نور ماه سایه میانداختند. آنها به دنبال چیزی بودند، چیزی که در جستجوی آن بودند در همه جا پراکنده بود.
زن دوباره گفت «اینجا»، و مرد جواب داد «و اینجا نیز». زن باز گفت «آرام باشیم»، و مرد با آهی طولانی موافقت کرد.
زوج شبحوار در سکوت خانه میگشتند، مثل کسانی که در خاطراتی قدیمی قدم میزنند، به یاد میآورند و جستجو میکنند. به نظر میرسید که چیزی گم شده، چیزی که برایشان بسیار ارزشمند بود.
این بخش از داستان “خانهی اشباح” نمونهای از سبک سیال ذهن ویرجینیا وولف است که با استفاده از زبان شاعرانه و فضاسازی خیالانگیز، خواننده را به دنیایی وهمآلود و پر رمز و راز میبرد.
کتاب بانو در آینه، با داستانهای کوتاه خود، پنجرهای به دنیای پیچیده و متنوع وولف باز میکند و به خواننده اجازه میدهد تا به عمق تفکرات و احساسات این نویسنده برجسته نفوذ کند. این مجموعه، گواهی است بر نبوغ و خلاقیت بینظیر وولف و اثری است که هر علاقمند به ادبیات باید آن را بخواند و از آن لذت ببرد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.